میان شادی دیدار وانتظار، یکی
همیشه قسمت مرد است از این دو کار یکی
هزار دوست غم مرا شنیده است ولی
نیامده ست به یاری از این هزار ،یکی
به سویت آمده ام بادو همسفر در راه
دلشکسته یکی،جان بیقرار یکی
توپادشاه همه عالمی به تنهایی
من از میان گدایان بیشمار یکی
به بام هیچ کسی جز تو پر نخواهم زد
که نیست مثل تو در خلق روزگار یکی
T.k
همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)
درباره این سایت