چه شود که به یمن میلاد خاتم اوصیا(عج)

چه شود که به یمن میلاد  خاتم اوصیا(عج)

به سر آید فراق و ظهور کند منجی عالم

به صداقت صادق قسم ، صادق میشوم به عهد و وفا

گر بی لیاقتم خدایا تو مرا لیاقت عطا فرما

به یمن وصال تو و جان سپردن در ره عشقت فردا ما بهشت است بهشت

و بدون تو زندگی رو به فناست بهشت که دور از تو برای خودمان ساخته ایم فردا جهنم است جهنم

خدایا در زندون بی وفایی اسیر فراقم مکن

به خطا منتظرین خدایا زندانی نکن یوسف زهرا(س)

هرچند که زندانی ما هستیم در فراق یار

اتهام بی وفایی یار مردن است

بارالها ممیران دل عاشق با مهر جفا

به سینه سوخته فراقش نظاره کن

دیوانه فراق ،  گر کند غفلتی ز درد فراق است

گر یتیم مبتلا ظلم گشته ، ز بی پدری است

پدر عطایش کن که مهدی بهتر ز پدر برای پدر مرده است

زندون غمم با او پر از خنده میشه

من گر چه کمم از او آکنده میشم

این جمعه گر اذن ظهورش دهی چه شود

ترسمم که ز فراق پر پر شه وجود عاشق

لیک نترسمم ز مرگ گر ز انتظارش بمیرد

نمرده است که قفس شکسته است عاشق

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

بی وصالش جان نمی دهم بار الها  ببخشش

دیدنش آخرین آرزوی من است

جمعیت رهروان امربه معروف ونهی ازمنکر